سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2744989

  بازدید امروز : 196

  بازدید دیروز : 87

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
مردن و خوارى نبردن ، و به اندک ساختن و به این و آن نپرداختن ، و آن را که نصیب به آسانى به دست نیاید با کوشش با آن برنیاید و روزگار دو روز است روزى از تو و روزى به زیان تو ، در روزى که از توست سرکشى بنه و در روزى که به زیان توست تن به شکیبایى ده . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 90/12/2::: ساعت 12:17 عصر

بنده نباید بر سر خواست خود اصرار بورزد شاید خدا برای او صلاح ندیده باشد از طرف دیگر گفتید از رسول خدا نقل است : خدا رحمت کند بنده ای را که بر خواسته ی خود اصرار ورزد. اینا با هم ضدونقیض اند بالاخره اصرار کنیم یا نه؟

سوالتان دقیق و نشان از دقت نظر و موشکافی شما دارد.
حقیقت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و برای مؤمنان نوعی معراج روحی و معنوی به حساب می‌آید. دعا فقط تلفّظ پاره‌ای کلمات و مراعات برخی آداب خاص نیست. حقیقت و روح دعا توجه قلبی انسان به خداوند عالم است و قوت این توجه به میزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگی دارد. از این رو باید پیش از دعا و هنگام دعا به صفات خداوند توجه داشت.
حقیقت دعا چیزی جز عبادت نیست و حتی به دلیل توجه به خداوند در انجام این عبادت شاید بر بسیاری از عبادات دیگر ترجیح داشته باشد. دعا که عبادت بسیار عظیمی است، آداب خاص خود را دارد که در ارتقای کیفیت آن بسیار موثر است.
گفته شده است تمام حوائج خود را از خدا بخواهید حتی کوچکترین آنها؛ در حقیقت مومن در دعا غیر خدا را هیچ کاره می‌داند و تمام توجه‌اش به خدای متعال است.
در روایت دارد که بر استجابت دعا اصرار نداشته باشید. خدای متعال همواره خیر و صلاح بندگانش را می‌خواهد، لذا اصرار بر استجابت دعا به آن نحوی که ما می‌خواهیم خلاف تفویض و رضا است و جایی ندارد.
در واقع مومن دعا می‌کند، ولی نتیجه را به خدای متعال واگذار می‌کند و به آنچه خداوند برایش در نظر گرفته است راضی است. مومنی که امورش را به خدا واگذار کرده است، دیگر دلیلی نمی‌بیند که بخواهد اصرار کند تا همان بشود که او می‌خواهد. اینجا مرزی است که باید رعایت شود. فراتر رفتن از این مرز با پافشاری بر خواسته، نوعی بی‌احترامی به خدای بنده‌نواز است که همیشه بهترین‌ها را برای بندگانش می‌خواهد.
دوست گرامی اصرار بر دعا یعنی بر خود دعا کردن اصرار کنیم، یعنی زیاد دعا کنیم. این به این معنا نیست که بر رسیدن به خواسته اصرار بروزیم. انسان مومن توکل دارد و نتیجه را به خداوند واگذار می کند و نسبت به خواسته خداوند راضی و تسلیم است و اصرار نمی کند. اتفاقا وقتی دعا می کنیم و اجابت نمی شود، این بهترین حالتی است که نسبت به ایمان و تسلیم امتحان می شویم. در صورت اصرار مواردی داریم که خدای متعال حاجت بنده را برآورده در صورتی که به صلاح او نبوده است.

یکی از حالات پسندیده مومنین آن است که بسیار دعا می‌کنند. در قرآن کریم حضرت ابراهیم، «أواه» یعنی بسیار دعا کننده معرفی شده است. اما باید دانست که بسیاردعا کردن به معنای پافشاری بر استجابت نیست بلکه مومن چون خدا را همه کاره عالم می‌داند و نیاز مطلق و همه جانبه خود را به خدای متعال درک کرده است لذا تنها درب خانه‌ی خدا را می‌زند؛ و البته بسیار هم می‌زند. زیرا از مناجات با خدا و راز و نیاز با او لذت می‌برد و از این که حاجاتش را نزد خدا بگوید و از او بخواهد و دست‌های خالی خود را نشان خدا بدهد لذت می‌برد.
پس آنگاه که گفته می شود اصرار نکنید منظور اصرار در رسیدن به نتیجه و حاجت خاص است, زیرا که ممکن است به صلاح ما نباشد و یا در اثر اصرار زیاد و نرسیدن به آن حاجت افسرده و ناامید شویم. و آنگاه که گفته می شود در دعا اصرار کنید, منظور این است که زیاد دعا کنید و فراوان از خدا بخواهید, زیرا دعا مخ عبادت است و تاثیر معنوی فراوانی برای انسان دارد و اصرار بر دعا خود زمینه اجابت است.

ذکر چند نکته:
1- امام باقر علیه‏السلام می‌فرماید: «واللّه لا یُلِحُّ عبدٌ مُؤمِن علَى اللّه عز و جل فی حاجتِهِ إلاّ قضاها لَهُ». بـه خـدا سوگند هیچ بـنده مؤمنى در حاجت خود به درگاه خداوند عز و جل اصرار نورزد، مگر آن که حاجتش را بر آورد. الکافی: 2/ 475/ 3 منتخب میزان الحکمة: 200
2- شما در موارد متعدد، تاکید بر اصرار بر دعا را شنیده‌اید؛ ولی در بیان برخی علما نیز می‌شنوید که خیلی اصرار بر دعا نکنید، شاید به مصلحت شما نباشد؛ چرا که شاید در آینده و یا در قیامت و پس از مرگ متوجه شویم که استجابت آن دعا به خیر ما نبوده و خدا را شکر کنیم که آن دعا را مستجاب نکرده است.
هر دو درست می‌گویند؛ ولی شبهه تعارض بین این دو مطلب، ناشی از مسامحه در استفاده لفظ دعا در گفته علما است. در صورتیکه منظور علما بر عدم اصرار بر دعا، در واقع عدم اصرار بر استجابت دعا است.
پس در واقع انسان باید بر دعا اصرار کند؛ ولی بر استجابت ظاهری اصرار نکند.
مثلا یک کسی که صاحب فرزند نمی شود، همیشه و تا آخر عمر خوب است که بر دعا به صاحب فرزند صالح شدن اصرار کند، ولی بر استجابت آن اصرار نکند و از اینکه به ظاهر این دعا بر آورده نمی‌شود، بی تابی نکند و ناامید از رحمت الهی نشود و افسرده نگردد.
خود دعا کردن از جهات مختلف ممدوح است. از قبیل ارتباط با خدا و پیوند دائمی با خدا و اینکه انسان خود را محتاج به خدا ببیند. مضافا اینکه خود دعا کردن فی نفسه مطلوب است و خود همین دعا کردن نوعی استجابت است.
تا خدا نخواهد کسی توفیق دعا کردن و ارتباط با خدا را پیدا نمی‌کند و از آنجایی که خداوند فرموده و وعده داده که: «ادعونی استجب لکم» هر دعایی به تحقیق، مستجاب می‌شود؛ ولی نه به آنصورت ظاهری که ما همیشه بفهمیم.
خداوند همه دعاها را مستجاب می‌کند، ولی گاهی مطابق ظاهر آن و گاهی که به صلاح نیست، مطابق صلاح فرد و حتی بیشتر از خواسته فرد به او می‌دهد؛ لکن انسان به آن توجه ندارد.
مثلا کودکی که سرما خورده و گلو درد دارد، از پدرش مطالبه بستنی می کند؛ ولی پدر دلسوز که می‌داند بستنی برایش ضرر دارد، به گفته ظاهری اش توجه نمی‌کند؛ ولی برای اینکه به خیر کودکش عمل کند بجای یک بستنی 100 تومانی، 100 هزار تومان به حسابش واریز می‌کند، تا در بزرگی به کارش بیاید؛ ولی کودک که فعلا درک ندارد، بی تابی می کند و می گوید: پول به چه دردم می آید؟ همان بستنی را برایم بخر.
پس شایسته است تمام نیازهایمان را در دعاهایمان مد نظر بیاوریم و بر آنها اصرار کنیم؛ ولی در عین حال عرضه داریم که: خدایا اگر به صلاحمان نیست، آنگونه که خود می‌دانی و به خیرمان است پیش بیاور.
این یعنی اصرار بر دعا و اصرار نداشتن بر استجابت ظاهری.
کسی که اصرار بر استجابت ظاهری دعا دارد، مثل آن کودک است که اصرار به خریدن بستنی دارد. در دعا هم اگر استجابت ظاهری پیش نیامد، گاهی برخی از رحمت خدا مایوس می‌شوند و یا کسانی بوده‌اند که نعوذ بالله کارشان به کفر کشیده شده است. در حالیکه اگر می‌دانستند که استجابت این دعا به خیرشان نیست، هیچگاه این همه اصرار نمی‌کردند.
البته عدم استجابت دعا همیشه ناشی از این نیست که به صلاح فرد نباشد. گاهی موانعی برای استجابت دعا وجود دارد، نظیر برخی گناهان که منجر به حبس دعا می‌شوند و دردعای کمیل به برخی از آنها اشاره شده است.
3- در رابطه با اصرار بر خواسته‌های معنوی یا مادی، مطلبی را که باید توجه داشته باشیم، مسئله همت انسان است که به ما توصیه شده که همت‌هایمان را بلند کنیم و خواسته‌هایمان را در قله‌ها قرار دهیم و تمام همت خود را مصروف خواسته‌های ناچیز دنیایی نکنیم. ولی از آنجایی که انسان، مادام که در دنیا قرار دارد و به حوائج مادی هم نیازمند است، به ما توصیه کرده‌اند که نمک طعامتان را و حتی بند کفشتان را از خدا بخواهید. و به نظر می‌رسد که این کار، توحید افعالی انسان را تقویت می‌کند.
از طرف دیگر، باید توجه داشته باشیم که ظرفیت و معرفت انسان‌ها، متفاوت است. آنهایی که دارای ظرفیت و معرفت بالاتری هستند، بالطبع در دعاهایشان خواسته‌های بلند همتانه بیشتری را لحاظ می‌کنند و کسانی که در سطح معرفتی پایین‌تری هستند، به تناسب معرفت و همتشان، خواسته‌هایی از خداوند طلب می‌کنند.
ضمن اینکه باید بدانیم، نفس ارتباط گیری با خداوند، مطلوب است. در حدیث قدسی در بیان علت تفاوت‌های انسانها آمده است: خداوند به این دلیل انسان‌ها را متفاوت آفریده (در خلق و مال و جمال و ... ) تا آنکس که در مرتبه بالاتری است، خدا را به این واسطه شکر کند و آنکه در مرتبه پایین‌تری به لحاظ ظاهر قرار دارد، در دعا، از خداوند طلب کند که به او هم بدهد و به این واسطه هر دو گروه به خداوند متصل شوند و ارتباط برقرار کنند. البته این حدیث به موارد دیگری نیز اشاره دارد که به تناسب بحث، فقط این قسمت بیان شد.
4- مساله ای که از اهمیت زیادی برخوردار است، توجه به حقیقت دعا و پی بردن به ارزش دعا است؛ اینکه به دعا تنها به چشم وسیله ای برای گرفتن حاجت نگاه نکنیم؛ نه اینکه حاجات خود را از طریق دعا نخواهیم، خیر، بلکه مقصود این است که بدانیم نفس دعا کردن، عبادت است؛ یعنی دعا از دعوت است و در دعا انسان از خداوند دعوت می‌کند تا در دل و جان او با صفات جمال و جلال‌اش تجلی کند و به دل مومن که عرش خدا است، بنشیند. بنابراین دعا کننده، چه حاجت بگیرد و چه نگیرد, عبادت کرده و به خداوند نزدیک شده است.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «افضل العبادة الدعا» (میزان الحکمه/ج4/ص1644) دعا برترین عبادت است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده که: «دعا کن و مگو کار، گذشته است (و آنچه مقرر شده همان میشود) همانا نزد خداوند عزوجل مقام و منزلتی است که جز با درخواست به دست نمی‌آید.» (همان،ص1646)
در این روایات تنها بحث از فضیلت و عبادت بودن دعا و ارزش خود دعا است و هیچ بحثی از گرفتن حاجت و نگرفتن آن بمیان نیامده است، تا ما ارزش حقیقی دعا را درک کرده و با شوق و رغبت به سوی آن بشتابیم.
5- مسأله اجابت دعا از مسائل قطعى در همه ادیان الهى است. قرآن مجید مى‏فرماید: «اذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو) من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى‏کنم» (بقره، آیه 186)
گاهی این سوال به ذهن انسان می‌رسد که اگر خداوند صدای ما را می‌شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم؛ پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟ آیا خدا ما را فراموش کرده است؟ می‌دانیم که فراموشی در خداوند راه ندارد. پس علت چیست؟
اولا: هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست؛ زیرا همانطور که گفتیم، دعا نوعی عبادت و پرستش است و در هر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست.
بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می‌رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می‌گذارد و با استمرار این حالت است که آدمی به تدریج مظهر نورانیت و اسماء و صفات کمالیه حق تعالی شده، به کمال و سعادت شایسته خود می‌رسد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «شما را به دعا سفارش مى‌کنم؛ زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا، به خدا نزدیک نمى‌شوید.»
ثانیا: در خصوص استجابت دعا، توجه به یک نکته لازم و ضروری است که رسیدن به هر خواسته‌ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت. البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می‌شود. به عبارت دیگر باید برخاست و دعا کرد؛ نه اینکه نشست و دعا کرد. دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملا تلاش می‌کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می‌دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته‌ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست.
پیروز و سعادتمند باشید.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید